مردمسالاری دینی
شکی نیست که «انقلاب کبیر اسلامی ایران» با نام اسلام و تاکید بر حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خود پیروز شد. این را میتوان از مهمترین شعار مردم یعنی استقلال، آزادی جمهوری اسلامی به راحتی درک کرد. بر همین مبنا بود که در بیسابقهترین و سریعترین فاصلهزمانی نسبت به همه انقلابهای دیگر بلافاصله مردم ایران در پای صندوقةای رای حاضر شده و نوع حکومت خود را «جمهوری اسلامی» انتخاب نمودند. از نظر رهبر معظم انقلاب اسلامی «جمهوری اسلامی به عنوان یک پدیده نوین و بینظیر توانست امیدها را در دل جوامع مسلمان زنده کند. همه در سرتاسر دنیای اسلام و بیرونِ دنیای اسلام فهمیدند که این یک شکل تقلیدی از آنچه که شعارش را از زبانهای نامطمئنِّ رژیمهای شرقی و غربی شنیده بودند، نیست؛ این یک پدیده نو و دارای حیات و قدرت تحرّکِ جدید است. بنابراین در سرتاسر دنیای اسلام، با برپا شدن جمهوری اسلامی، ملتهای مسلمان به تحرّک و امید جدیدی دست پیدا کردند.» ۱۳۸۱/۰۳/۱۴
اما معنای این جمهوریت و اسلامیت چیست و مبنای فلسفه سیاسی آن را چگونه میتوان تبیین نمود؟
پاسخ به این سوال را باید در نظریه مردمسالاری دینی جستجو کرد. نظریهای که باید رهبر معظم انقلاب اسلامی را مبدع و شارح آن دانست. این است آن حرف نوی که نظام جمهوری اسلامی به مسلمانان جهان ارائه کرده است و آنقدر دارای اهمیت است که رهبر معظم انقلاب اسلامی در اولین توصیههای خود به کشورهای تازه انقلاب کرده بیداری اسلامی انتخاب الگوی مردمسالاری اسلامی را توصیه فرموده و آنان را در مقام تاریخی انتخاب بین سه الگوی دموکراسی سکولار غربی، اسلام متحجر تکفیری و الگوی مردمسالاری اسلامی توصیف نمودند.





